توضیحات
بخشی از کتاب:
* حقیقت مال شما یا مال من نیست. حقیقت نه در معبد است و نه در یک تصویر ذهنی. حقیقت در نماد نیست. همینجا، حی و حاضر است و خود را برای دیدن و شناختن آماده کرده است. و ذهنی میبیند و عمل میکند که آزاد است و دوستداشتنی و شفاف.
*دل دلایلی دارد که عقل از آن بیخبر است.
*خداوند شریک صمیمیترین و خودمانیترین گفتگوهای تنهایی شماست. هرگاه شما خودتان در کمال صداقت و نهایت تنهایی سخن میگویید، آنکس که خود را برای او بیان میکنید، شاید بتوان خدا نامید.
*حقیقت نه افزودنی است و نه کاستنی.
*انسان امروز از اضطراب و پوچی سرشار گشته.
*انسان هرچه به کمال نزدیکتر شود، تنهاتر است.
*زیباترین تعریفی که میتوانیم از هستی بدست دهیم این است که: زیبایی به اضافه دریغ، هرجای زیبای هست، دریغ هم هست، به این دلیل ساده که زیبایی محکوم به فناست، زیبایی همیشه میمیرد.
*وقوف به جهل بالاترین دانشهاست.
*مومن کسی است که:
نفس او از او در رنج است و مردم از او در راحت. آفریدگار در دلش بزرگ است و غیر از او در چشمش کوچک. اگر دنیا او را به اسارت گیرد، جان فدیه دهد و رها بشود.
*بارالها! مرا بهتر از آن گردان که به من گمان میبرند.