توضیحات
بخشی از کتاب:
اساسا به نظر میرسید مدیران دو گروهاند: گروهی فقط به دستاوردها و سود سازمان علاقهمند بودند و توجّه نشان میدادند و گروه دیگر فقط به فکر کارکنان و افراد سازمان بودند. سرپرستان و مدیرانی که به نتایج و سود مؤسّسه فکر میکردند، گروه مستبد و بیگذشت و آنان که به افراد دلبسته بودند، گروه آزاد و انساندوست نام داشتند. جوان به این نتیجه رسید که هیچ یک از مدیران این دو گروه مدیری کامل نیستند، بلکه تنها نیمه مدیرند.
گرچه از این جستجو خسته و مأیوس شده بود و فکر میکرد باید هر چه زودتر از این تحقیق و تلاش بینتیجه دست بردارد، ولی به هر حال، شرایط مدیر شایسته و با کفایت را دریافته بود. به نظر او یک مدیر لایق و موّفق آن طور مدیریّت میکرد که هم سازمان از افراد و کارکنان بهرهمند شود و هم افراد از سازمان.