توضیحات
بخشی از کتاب:
طرز فکر رایج در رابطه با مسائل مربوط به کار از مقولة سرپرستی به عنوان «تلاشی که برای دستیابی به نتیجه ابراز میگردد» یاد میکند. از طرفی در رابطه با طبیعت مشاغل وقتی به مشاهدة سازمانهایی که در اطرافمان هستند میپردازیم درمییابیم که افراد مشغول انجام کارهای متفاوت در موقعیتهای مختلفی هستند و به طور کلی این گونه به نظر میرسد که آنها دو نوع کار انجام میدهند.
از یک سو ممکن است ببینیم یک نظافتچی تلاش میکند تا زمینی را تمیز نماید یا به جراح چشمی برخورد میکنیم که تلاش میکند تا نعمت دیدن را به کسی برگرداند و یا متصدی کامپیوتری که سعی میکند گزارشی را چاپ نماید… بنابراین حاصل تلاش این افراد دستاوردی است که به فعالیت خود آنها بستگی دارد، این نوع فعالیتها معمولا به کارهای عملیاتی شناخته میشوند.
از سویی دیگر افرادی را میبینیم که معمولا در حال بحث با دیگران هستند. آنها ممکن است از نظافتچی بخواهند به علت آنکه متصدی پذیرش دیر کرده است، پشت پیشخوان برود و یا در رابطه با امکان دریافت سیستم کامپیوتری جدید که کار متصدی کامپیوتر را آسانتر کند به بحث بپردازد. به طور کلی فعالیت این افراد کمک به افراد شاغل در کارهای عملیاتی است تا آنها بتوانند به طور مؤثرتری کار کنند. این نوع فعالیت به کارهای سرپرستی شناخته میشود.