توضیحات
بخشی از کتاب:
باورهاى مرکزى شما اغلب توسط تجربههاى دوران کودکىتان شکل مىگیرند. برخى از این تجربهها را هشیارانه به خاطر مىآورید و برخى را نمىتوانید. همانطور که مىدانید، باورهاى مرکزى چارچوبى براى حافظهتان به وجود مىآورند. شما اغلب وقایعى را به خاطر مىآورید که از باورهاى مرکزىتان حمایت مىکنند و تجربههایى را که با اعتقادات عمیق شما متناسب نیستند یا تناقض دارند را فراموش مىکنید. بنابراین خاطرهها اغلب گرد مفاهیم اصلى راجع به خودتان ـ توانایىها، دوستداشتنى بودن، امنیت و غیره شما حلقه مىزنند و یک ارتباط متقابل بین وقایع گذشته و باورهاى مرکزى شکل مىگیرد. وقایع بسیار مهم به پیدایش باورهاى مرکزى کمک میکنند، سپس این باورهاى یکسان بر چگونگى و چیزهایى که از گذشتهتان به خاطر مىآورید تأثیر مىگذارند.
کار خیلى مهمى که مىتوانید درست همین حالا انجام دهید این است که نگاه دقیقى به گذشتهتان بکنید. آیا تجربههایى که به خاطر مىآورید بهراستى باورهاى مرکزى شما را تأیید و حمایت مىکنند؟ شما طورى بار آمدهاید که میپندارید اعتقادات عمیق شما راجعبه خودتان و دنیاى اطرافتان درست است؛ اما حالا این فرصت را دارید که تاریخچهی زندگیتان را بادقت و تعمق بررسى کنید و بهدنبال وقایعى بگردید که درست به اندازه حمایت از باورهایتان با آنها چالش مىکنند. همانطور که پیش مىروید، مىتوانید نگاهى به لایهی زیرین وقایع سطحى بیندازید تا متوجه شرایط و موقعیتهاى تعدیلکنندهاى شوید که بر رفتار و تجربهی شما در گذشته تأثیر داشتند.