توضیحات
بخشی از کتاب:
من (مایکل نینان) به دیوید توضیح دادم که اهمالکارى اغلب یک رفتار ایمنىبخش است براى اینکه افراد را از روبهرو شدن با تجارب ناخوشایند حفاظت کند. بااینحال، رفتار ایمنىبخش نهتنها اهمالکارى را برطرف نمىکند بلکه باعث تداوم آن مىشود. بنابراین، گره کار در دست باورهاى غیرمنطقى (به خودآسیبرسان و به کارآسیبرسان) است که مشکل را تداوم مىبخشند. مرحلهی شناخت باورهاى غیرعقلانى خیلى مهم است چون اگر نتوانید چنین باورهایى را تشخیص بدهید لاجرم تغییر آنها براى شما خیلى سخت مىشود (کناس، 1993، بخش دوم، ص 35). این مرحله مىتواند از طریق فرآیند «زنجیرهی تمایل» انجام شود. در زنجیرهی تمایل براى کشف افکار آشفتهساز، تمایلهاى فردى را به وقایع یا موقعیتها ربط مىدهید. این فرآیند از طریق چنین سؤالهایى دنبال مىشود: «فرض کنیم اینطور باشد بعدش چه مىشود؟»