توضیحات
بخشی از کتاب:
اگر خواهان زندگی بهتر هستید باید ریسک کنید. برای رشد و تعالی بجز ریسککردن راه دیگری واقعا وجود ندارد. جای شگفتی است که تنها تعداد اندکی از مردم از ریسک اطلاع دارند. اغلب از ترس اینکه باید تن به گرفتاریهای گوناگون بدهند از همان شروع جا میزنند. در واقع پس از شروع بلافاصله به فکر برگشت میافتند، به خود شک میکنند، دودلاند، دلهره و وحشت بر وجودشان چنگ میاندازد. میهراسند که نکند در آینده زندگیشان کاملا از هم بپاشد. هنوز آزمایش نکرده عقب میزنند. سعی میکنند در مورد افکاری که قبلا در سر داشتهاند خود را متقاعد سازند و در آخر کار خدا را شکر میکنند که توانستهاند به موقع خود را نجات دهند. آنان نمیدانند که ریسک کردن یعنی تلاش و تقلای بیحساب، یعنی خود را به آب و آتش زدن، مطمئن نبودن، یقین نداشتن و چیزی را حتم ندانستن. آنان نمیدانند که خطر در ذات ریسک است.