توضیحات
بخشی از کتاب:
به تو تجربة خارقالعادهای را مژده میدهم. تو میتوانی با خدا گفتگویی داشته باشی. بله.بله. میدانم میخواهی بگویی… چنین چیزی امکان ندارد. تو احتمالا تصور میکنی (یا اینطور به تو آموخته شده)، که چنین چیزی ممکن نیست. به عقیده تو، هرکس میتواند با خدای خود دردِدل کند، این، کاملا عملی است، ولی نه اینکه با او سخنی بگوید. منظورم این است که، خدا جوابی به تو نمیدهد. اینطور نیست؟ حداقل به شکل مکالمه معمول روزمره!
این تصوری است که من هم روزی داشتم و بعد محتویات این کتاب بر من حادث شد. باور کنید واقعیت را میگویم. این کتاب توسط من به رشتة تحریر در نیامده، این کتاب بر من حادث شده، و با خواندن آن بر شما هم حادث خواهد شد، زیرا همگی ما به سوی حقیقتی هدایت میشویم که برای آن ساخته شدهایم، و آمادگی آن را داریم.